یکی از چیزایی که خیلی دوس دارم تو خونه داشته باشم اما کم دارم سبزی خوردنه. اتفاقا همیشه هم ماشیناش تو کوچه در حال سیر و سلوکن اما سبزی خوردن برای اینکه به کمال خودش برسه که همان خورده شدنه باید قبلش پاک شه و بدتر شسته شه..این خسته‌م می‌کنه.
حالا جالب این‌که خونه مامانم که می‌رم اصن تو بند این نیسم که سبزی خوب شسته شده یا نه..چشامو می‌بندم و می‌خورم...اما به خونه خودم که می‌رسه موضوع حســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاس می‌شم و وسواااااااااااااااااااااس می‌گیردم در حد معصومه خانم. اول می‌شورم با آب بعد با ریکا بعد با ضدعفونی‌کنننده بعد دوباره با آب خو این چی‌ش می‌مونه به قول بابای سال؟ کلن این‌همه ور زدم بگم امروز رفتم از عمو  شیطونه‌ی سبزی‌ فروشم خرید کردم و یه شیشه‌ی بزرگ شیر محلی هم گرفتم ازش واسه طفلام. عموسبزی فروش بله‌ام،  گف که شیره رو حتما بجوشونم. اونقد تاکید یعنی اونقــــــــــــــــــــــــد کرد رو شستنش که موقع برگشتن وقتی یه عالمه سبزی بغل زده بودم و شیشه‌ بزرگه‌ی شیرو هم جا داده بودم میون سبزیا و چادر خونگیمم با دندون گاز زده بودم و تونیک اسپانج بابو پوشیده بودم و که ...این‌جا یه چیزی خیلی خنده‌دار نوشتم اما روم نشد آخرش برش داشتم..دلتون آب.. ....خلاصه همون موقع داشتم فکر می‌کردم نکنه شاشیدی توش که این‌همه اصرار می‌کنی عمو سبزی فروش بله. ها؟! راسش بگو..
خلاصه که سال وقتی خونه نباشه من موقع خرید اصن خوش حجاب نیسم. بعد یه خرده عذاب وجدانم هم می‌گیردم که زودی بش می‌گم بتمرگ. به عذاب وجدانه می‌گم اینو...حتی عمو سبزی فروشم بله یه بسه جعفری تازه داد به من. اشناتیون.
برا سوپ جو طفلانم.
برم یه نماز بخونم براتونم دعا کنم توش. تو نمازم.

خیلی ذوق دارم از این خطه که کشیده مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی‌شه.