خانه
عناوین مطالب
تماس با من
با خوابها دویدن میانِ هزارتوی مارپیچ
بزرگسالیهای اوفیلیا
با خوابها دویدن میانِ هزارتوی مارپیچ
بزرگسالیهای اوفیلیا
پیوندها
خودم
جدیدترین یادداشتها
همه
واقعیتِ به موی تخم ح جیمی هم نبودن یا آنطور که فکر میکنم ...
[ بدون عنوان ]
یک سحرخیزی به درد نخور
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
هر چه کردم نشد که بولد نشود
[ بدون عنوان ]
بعضی چیزها که هستند.
سه گانه
[ بدون عنوان ]
در شرف
بابای من قشنگترین بابای دنیاست.
چشمک
که بعدها بابت وقتهایی که پای باسنهای واجبی زده حرام کردیم نگرییم
وقتی قلبم را مُردوند.
بایگانی
مهر 1391
3
آذر 1390
2
مرداد 1390
1
مهر 1389
1
شهریور 1389
21
آمار : 10540 بازدید
Powered by Blogsky
دیشب اگر آب قطع نمی شد.
خسته هستم. مثل روزی که خیلی طول کشیده باشد.
shahrzad
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1389 ساعت 12:58 ق.ظ
0
لایک